مقاله تخت جمشید برگرفته از آثار زیر است:
1- مقاله تخت جمشید در فرهنگنامه کودکان و نوجوانان جلد نهم زیر نظر توران میر هادی
2- تخت جمشید در کتاب «از کوروش تا پهلوی» نوشته دکتر نصرت ا.. حکیم الهی
3- پایتختهای ایران به کوشش محمد یوسف کیانی زیر نظر دکتر باستانی پاریزی انتشارات سازمان میراث فرهنگی، تهران، 1374
4- تاریخ ایران زمین از روزگار باستان تا انقراض قاجاریه نوشته دکتر محمد جواد مشکور انتشارات اشرفی ، تهران 1381
5- ایران قدیم تالیف حسن پیر نیا (مشیر الدوله) ، تهران انتشارات اساطیر، 1378
تخت جمشید از پایتختهای هخامنشیان و مرکز اداری، اقتصادی و تشریفاتی این سلسله بودهاست. شیوه معماری، نقشها و نوشتههای آن نماد برجسته تمدن درخشان ایران باستان است. زیرا بنای مجموعه تخت جمشید حدود یکصد و بیست و پنج هزار متر مربع مساحت دارد و در جلگه مرودشت فارس بر صفهای در دامنه کوه رحمت و در حدود شصت کیلومتری شمال شرقی شیراز واقع است. صفه و محوطهای که این مجموعه در آن جای داشتهاست، در کتیبه ای از خشایارشا به نام پارسه خوانده شدهاست. یونانیان آن را «پرسپولیس» (perspolis) به معنی شهر پارسیان میگفتند. در دوره اسلامی چون ساختن بنای پارسه را به جمشید اساطیری نسبت دادهاند، این آثار را تخت جمشید نامیده اند چون مورخین دوره اسلامی جمشید را بزرگترین پادشاه باستانی ایران و نخستین کسی میدانند که دارای آن قدرتی بود که چنین بنای با عظمتی را ساخت و کسی بود که جشن نوروز را برپا کرد و این اشتباه تاریخی چنان جائی برای خود در تاریخ ایران باز کرد که هنوز هم به غلط این ساختمان عظیم را تخت جمشید گویند به طوری که سنگ برجستهای را که داریوش اول هخامنشی را نشان میدهد تا پنجاه سال پیش در قالیهای بافت کاشان و اصفهان به عنوان جمشید میبافتند. در کتاب پایتختهای ایران ص173 آمده است که «آخیلوس» شاعر وداستانسرای قرن پنجم ق م در بیت 65 چکامه پارسیان که از وصف نبرد سالامیس سرودهاست واژه «پرسپ تلیس» (ویرانگر شهر ها) را به کار میبرد و به سوختن آتن به دست خشایارشاه اشاره دارد و این نام همراه با ناسزا را جهت پرس پلیس به کار برده است .«دیودورسیسیلی» از دیگر مورخان باستانی که شرحی از آثار تخت جمشید به ویژه استحکامات دفاعی آن داده است و هم چنین استرابون که در زمان «اگوست سزار»امپراتور رومی میزیست نوشتهاست که «پرس پلیس» پس از شوش زیباترین و بزرگترین شهر بود با کاخی عظیم که گنجینههای فراوانی در آن جای داشت. شرح تاراج و سوختن تخت جمشید به دست اسکندر نیز از جمله وقایعی بود به کرات در نوشتههای مورخان کلاسیک و متاخر ذکر شدهاست. از سیاحان دوره اسلامی نخستین کسی که شرحی از تخت جمشید نوشتهاست، «ابن بلخی» است که شرحی از تخت جمشید نوشته که در آن پیکرهای،گاو بالدار با سر انسان واقع در دروازه ملل را پیکره براق یا اسب بالداری پنداشته که حضرت محمدصلیاللهعلیهوآلهوسلم را بر پشت خود به معراج برده است. (ص 174 کتاب پایتختهای ایران از انتشارات میراث فرهنگی نوشته محمد یوسف کیانی)
دروازه ملل در شهر پارسه
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!