مورخین غربی آنقدر درباره حکومت اسکند رو جانشینان او بر آسیا غلو نمودهاند که در اکثر تاریخها نوشته شده توسط آنها از حکومت سلوکیها به عنوان، امپراتوری سلوکی (سلوکید ایمپایر) (selecid empire) یاد میکنند. حکومت تقریباً یک قرنی آنها در ایران و دو قرنی آنها در سوریه باعث رسوخ شدید فرهنگ و تمدن یونانی در این منطقه شد. شاهان سلوکی به تقلید از اسکندر مقدونی به وسیله ازدواج با دختران شاهزادگان ایرانی، سعی در بسط نفوذ خود در ایران داشتند به طوری که از 312 ق م که سلوکوس اول ملقب به نیکاتر (فاتح) بر ایران مسلط شد طبق توصیه اسکندر با «آپامه آ» (apamea) دختر اسپس تامن فرمانروای ایالت سغد ازدواج کرد و این زن ملکه ایران گردید . سلوکوس اول در مقابل شهر بابل، در محلی که دو رود دجله و فرات به هم نزدیک می شوند د رغرب دجله شهر سلوکیه را به عنوان پایتخت بنا کرد و بعداً شهری در سوریه د رکنار رود اورنتس در کنار مدیترانه به یاد پدرش آنتیو خوس به نام انطاکیه (آنتیوخیا)(antiochia) بنا کرد که آن هم پایتخت غربی امپراتوریش بود. سلوکوس اقدام به ساختن بیش از 60 شهر ساخت که بیشتر آنها اسکندریه و انطاکیه نام داشتند. بعد از آن که اشکانیان روی کار آمدند و تیسفون را بنا نمودند چون این شهر به عنوان پایتخت اشکانیان بود، سلوکیه از اعتبار افتاد. پاداهان سلوکی همه لقبهای یونانی برای خود انتخاب میکردند. چنانچه آنتیوخوس دوم (آنتیوکوس دوم) لقب «تئوس» (theos) به معنی خدا برای خود انتخاب نمودند. سلوکوس دوم ملقب به «کالینوکوس» (callinocos) شد که به معنی فاتح درخشان است و عدهای از آنها از جمله سلوکوس سوم برای خود دو لقب به نامهای «سوتر» (soter) یه معنی «منجی» و « سراینوس» (ceraunus) به معنی آذرخش جهت خود انتخاب نموده «آنتیوخوس چهارم» لقب «اپی فانس»(epiphanies) که یه معنی (دلیر و نامدار) را انتخاب کرد. سلوکی ها بیشتر از اسکندر د رترویج فرهنگ غرب در ایران کوشش نمودهاند. با آن که خدای آن ها زئوس (zeus) بود که به عنوان خدای خدایان محسوب میشد و آن خدا به عنوان خدای روشنایی نیز معروف بود و در امپراتوری روم «ژوپیتر» (Jupiter) نام داشت، آنها، فرشتگان ایرانی مانند، مهر و میترا که نگهبان آفتاب و روشنایی و مظهر دوستی است و آناهیتا (ناهید) نگهدارنده آب در زمین را محترم می شمردند. در دوره سلوکیان تعامل فرهنگی آن چنان رواج داشت که عدهای از شاهان اشکانی، حتی بعد از زوال سلوکیان روی سکههای ضرب شده در ایران برای خود لقبهای یونانی مینوشتند. از ص 2560 به بعد در کتاب تاریخ ایران باستان نوشته مشیرالدوله پیرنیا، جلد سوم لقب یونانی پادشاهان اشکانی که به روی سکه آمده، از نظر میگذرانیم. این پدیده نمایانگر اوج نهضت «فیل هلن» (دوستداری یونان است)
مهرداد دوم روی سکه خود این عبارت را نوشتهاست.
اپی فان – دی کالیس – اورکت (نامی عادل نیکوکار)
عادل= dicaios نامی= epiphane نیکوکار=evergete
سکه تیرداد اول جمله روی آن به شرح زیر بود
بازی لوس- مگالی – ارز اکی (شاه بزرگ ارشک)
بازی بوس به معنی شاه، مگالی به معنی بزرگ، ارشک هم لقب همه شاهان اشکانی بود که یونانیها به آنها، ارزاکی می گفتند تیرداد افتخار می کند که به جای نامش، لقب ارشک را بیاورد. در روی سکه مهرداد اول عنوان «دوستدار یونان» نیز آمدهاست. بازی لوس بازی –لیون – ارزاکی – دیکائی –فیل هلنس-
ارزاکی =اشک
لوس بازی =شاه شاهان ، لیون=شیر، دیکایی= عادل
فیل هلنس= دوستدار یونان (شاه شاهان ، شیر ، اشک، عادل دوستدار یونان)
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!