فیزیک هم مثل هر علم یگری یک فعالیت اجتماعی و فکری است که طی زمان تکامل یافته است، و بنابراین تاریخی دارد. تاریخ فیزیک ـ به مفهوم مطالعات تاریخی گذشتهی فیزیک ـ از همان آغاز فیزیک، به شیوههای متفاوتی، جزء جداییناپذیر این علم بوده است.
برای مدتهای طولانی «تاریخ» یک جزء طبیعی فیزیک محسوب میشد، اما به مفهومی متفاوت با آنچه بعداً از این کلمه استنباط شد. مثلاً جوزف پریستلی، شیمیدان و فیزیکدان قرن هجدهم، «تاریخچه» هایی برای الکتریسیته و اُپتیک نوشت که در واقع بازنگری پیشرفتهایی بود که در آن عرصهها حاصل شده بود، و منظورش از فراهم کردن این تاریخچهها این بود که نیازهای علمپیشکان زمانهی خودش را برآورده کند. تازه در قرن نوزدهم بود که مفهوم متفاوتی از علوم پا گرفت، مفهومی که در آن علم پدیدهای تاریخی و با گذشتهای به خودی خود جالب و آموزنده، تلقی میشد.
ارنست ماخ، فیزیکدان و فیلسوف، رسالههای مهمی دربارهی تحولات مکانیک، اُپتیک، و ترمودینامیک نوشت که در واقع مرور و نقد مبانی این علوم بودند. تاریخچهای که ماخ با گرایش فلسفی برای فیزیک نوشت، به نوعی است که از آن هنگام تاکنون همواره علاقهی مورخان، فیلسوفان، و فیزیکدانها را به خود جلب کرده است. مثلاً، اینشتین کارهای ماخ را کمال مطلوب تاریخ علم میدانست. تاریخ فیزیک قبل از 1920 انحصاراً به دست فیزیکدانها نوشته شد؛ اینها تحولات علم خودشان را به صورت پیشرفت پیوستهای به طرف حقیقت توصیف میکردند. و توجه چندانی به شرایط اجتماعی و سیاسی پیچیدهای که این تحولات را احاطه میکرد نداشتند. از این منظر، پیشرفت علم حاصل اندیشهها و آزمایشهای درخشان تعداد اندکی از دانشمندان بزرگ شمرده میشد.
در دورهی بین دو جنگ جهانی، پژوهشگرانی مثل جورج سارتون و الکساندر کویره برنامهی جدیدی برای تاریخ علم، به عنوان شاخهای از تاریخ اندیشه که به بررسی تحول افکار علمی در شراط زمانهی خودشان اختصاص داشت، تدوین کردند.
این برنامه تاز در سالهای دههی 1950 تحقق پیدا کرد، یعنی وقتی که تاریخ علم علایق جدیدی برانگیخت و به تدریج به موضوع تحقیقاتی حرفهای جدا از علوم و جدا از تاریخ عمومی، بدل شد. این روش بررسی که در امریکا آغاز شده بود، در اروپا و جاهای دیگر به کندی و به صورت ناقص ادامه پیدا کرد. از آن زمان به این سو، تاریخ علم به عنوان رشتهای دانشگاهی نسبتاً مهمی که غالباً گروه آموزشی یا برنامهی مخصوص به خود دارد، دایر شده است. امروز تاریخ علم در مقیاس بین الملل به عنوان عرصهای مستقل آموزش داده میشود، اگرچه در بسیاری موارد با عرصههای دیگری مثل جامعهشناسی علم، تاریخ فناوری، و مطالعات علم نیز در ارتباط است. در تمامی این عرصهها، تاریخ علم در واقع نقش مهم و معمولاً غالبی داشته است. البته تاریخ علوم غیرفیزیکی (مثلاً زیستشناسی و زمینشناسی) هم محبوبیت فزایندهای کسب کرده است، اما در تاریخ علم امروزی فیزیک هنوز هم صاحب جایگاه اصلی است.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!