منو
 صفحه های تصادفی
وی ویانیت
اعتقاد به یک حقیقت قدسی و معنوی در ادیان
شیمی درمانی
کتابهای ژنتیک مولکولی
منصور و تخریب مدینه
فتوسنتز
جوجه تیغی
آزمایش اشعه مثبت ( کانالی )
مظنونات
خمیر
 کاربر Online
682 کاربر online
 : نجوم
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه نجوم 3 ستاره ها ارسال ها: 1615   در :  یکشنبه 10 مرداد 1389 [14:35 ]
  تاريخ نجوم- قسمت هشتم
 

نقد هيات‌ بطليموس‌:
دوران‌ ابن‌ سينا از جهاتي‌ به‌ دورانهاي‌ قبل‌تر مي‌رسد. به‌ عنوان ‌مثال‌ بنوموسي‌ (قرن‌ سوم‌) هم‌ بطليموس‌ را نقد مي‌كرد. منتها نه‌مدل‌ها را، بلكه‌ نقد از جنبة‌ رصد و تصحيح‌ داده‌هاي‌ رصدي‌ يا مثلاً عبدالرحمان‌ صوفي‌، درمقدمه‌ي‌ كتاب‌ صورالكواكب‌ ايراداتي ‌بر بطليموس‌ مي‌گيرد، كه‌ موضع‌ بعضي‌ ستارگان‌ را با دقت‌ تعيين ‌ننموده‌ است‌ .
مي‌بينيم‌ كه‌ از دوران‌ ابن‌ هيثم‌ و ابن‌ سينا، نقد جنبه‌هاي‌ خاصي‌ از مدل‌هاي‌ بطليموسي‌ آغاز مي‌شود. و با نوشتن‌ كتابي‌ به‌ نام‌ ` تذكرة‌ٌ في‌علم‌ الهيئه‌` به‌ اوج‌ خود مي‌رسد. اين‌ كتاب‌ حاوي‌ مدل‌ هايي‌ متفاوت‌ با مدلهاي‌ استاندارد بطليموسي بود.
تذكره‌، سي‌ فصل‌ است‌ و فقط‌ يك‌ فصل‌ آن‌ به‌ مدل‌هاي‌ غيربطليموسي‌ اختصاص‌ دارد. به‌ قول‌ خواجه‌ نصيرالدين طوسي‌ اين‌ كتاب‌حكايت‌ يا روايتي‌ از المجسطي‌ است‌. يعني‌ المجسطي‌ را به‌ طريق ‌خاصي‌ - از ديدگاه‌ هيات‌ - توضيح‌ ميدهد. يعني‌ در پي‌ القاي‌ تصويري‌ بزرگ‌ مقياس‌ از عالم‌ است‌. در اين‌ سنت‌ هيات‌ نويسي‌ بود كه‌ نخستين‌ شكلها بر بطليموس‌ وارائه‌ مدل‌هاي‌ غير بطليموسي‌ آغاز شد. اهداف‌ منجمي‌ مانند ابن‌هيثم‌ طوسي‌ در نقد هيات‌ بطليموسي‌ اين‌ بود كه‌ تلاش‌ مي‌كردندعلمي‌ پديد آورند كه‌ در آن‌ سازگاري‌ و انسجام‌ باشد. درهيات‌ بطليموسي‌ تناقضهايي‌ وجود دارد. مسائلي‌ مانند نقطة‌ معدل‌المسير كه‌ انسجام‌ هيات‌ بطليموسي‌ را بر هم‌ مي‌زنند و فهمشان‌ از جنبة‌ فيزيكي‌ هم‌ دشوار بود .
منجمين‌ اسلامي‌ براي‌ ايجاد انسجام‌ در مدل‌هاي‌ نجومي‌ و آفريدن‌ علمي‌ كه‌ كامل‌ و سازگار باشد، به‌ ارائه‌ مدل‌هاي‌ جديدپرداختند .
ابن‌ شاطر از منجمين‌ پركار و بعد از طوسي‌ است‌. اهميت‌ ابن‌شاطر از دو جهت‌ است‌: طراحي‌ و تكميل‌ آلات‌ نجوم‌، به‌ ويژه‌ساخت‌ ساعت‌ آفتابي‌ و اسطرلاب‌ و ديگري‌ نظرية‌ سياره‌اي‌ او. دراين‌ نظريات‌ تلاشهايي‌ براي‌ تكميل‌ فرضيه‌هاي‌ اخترشناسان ‌پيشين‌ و پالايش‌ نظام‌ بطليموسي‌ از خطاها به‌ چشم‌ مي‌خورد ولي ‌ضمن‌ انتقاد اغلب‌ نظريات‌ بطليموس‌، بر اساس‌ رصدها و الگوهاي‌ مندرج‌ در `الزيج‌ الجديد` خود، نظريه‌اي‌ متفاوت‌ با بطليموس‌ارائه‌ كرده‌ است‌. ابن‌ شاطر حركت‌ خورشيد را از ديد زمين‌ به‌ صورت‌ مجموع‌ حركتهاي‌ تدويري‌ در نظر گرفته‌ است‌ ولي‌ در اين ‌منظومه‌ به‌ طور آشكار فلك‌ حامل‌ خارج‌ از مركز و فلك‌ معدل‌المسير را كه‌ در مدل‌ بطليموسي‌ آمده‌ حذف‌ كرده‌ و جاي‌ آنها را از فلكهاي‌ تدوير درجة‌ دوم‌ استفاده‌ كرده‌ است‌ هدف‌ نهايي‌ وي‌ نه‌ اصلاح‌ مباني‌ نجوم‌ عملي‌، بلكه‌ بوجود آوردن‌ يك‌ نظريه‌ سياره‌اي‌ است‌ كه‌ از حركات‌ يكنواخت‌ در مدارهاي‌ دايره‌اي ‌فراهم‌ آمده‌ باشند. درمورد خورشيد هيچ‌ مزيتي‌ از فلك‌ تدويراضافي‌ بدست‌ نياورد. در مورد ماه‌ اين‌ تمهيد جديد تا حدي‌ عيب ‌نظرية‌ بطليموسي‌ را اصلاح‌ كرد. وي‌ با سوار نمودن‌ چند فلك‌ تدوير روي‌ هم‌ حركات‌ آسماني‌ را بدون‌ فلك‌ معدل‌ المسير توضيح‌ دهد .
مروزه‌ آشكار شده‌ است‌ كه‌ ارتباطي‌ ميان‌ مدل‌ ابن‌ شاطر و مدل ‌كپرنيكي‌ وجود دارد. نخستين‌ بار در سال‌ 1950 ميلادي‌ نظريه‌ي ‌سياره اي‌ ابن‌ شاطر مورد پژوهش‌ قرار گرفت‌ و معلوم‌ شد كه‌ الگوهاي‌ وي‌ از نظر رياضي‌ با الگوهاي‌ كپرنيكي‌ يكي‌ است‌. تحقيقات ‌دربارة‌ ارتباط‌ بين‌ كپرنيك‌، ابن‌ شاطر و طوسي‌ و كشف‌ مدل‌هاي ‌غير بطليموسي‌ هنوز در مراحل‌ اوليه‌ قرار دارد .

  امتیاز: 0.00