اکثر مفسران درباره شان و مقام ایرانیان به ویژه مردم فارس (پارس) به این فرموده پیامبر اشاره میکنند که، چون از پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآلهوسلم پرسیدند: این قوم که دارای این فضائل اند ، کیستند؟ دست خود را برکتف سلمان فارسی نواخته و فرمودند «هیچ علمی نیست که اهالی فارس بر آن دست نیابند حتی اگر در ثریا باشد» در کتاب «نهایه الارب فی فنون الادب» آمده است که در زمان عبدالله بن زبیر بر مکه خانه کعبه را خرابی روی داده بود، در صدد مرمت برآمدند، چون معماری و هنرور که بتواند، بیت الله را چنانکه باید از نو بیاراید در میان «تازیان» یافت نشد. عبدالله گفت «اگر کسی را در زمینه تعمیر خانه خدا درمیان عرب نیافتید به اهل فارس مراجعه کنید» علت انتخاب مردم فارس در معماری کشورهای دیگر این بود که آثار شگفتانگیز هخامنشی و ساسانی را چون در سرزمین پارس ملاحظه میکردند، آنها را نتیجه هنر و صنعت پارسی م یدانستند .
نظریهی مورخین اسطوره پرداز درباره سرزمین پارس
قبل از آنکه آثار مورخین رومی، و ارمنی درباره تخت جمشید و آثار ساسانی آگاهیهای لازم را به مردم ایران و جهان برساند، همه مورخان دوره اسلامی مطالبی را درباره سرزمین پارسی عنوان می کردند که جنبه اسطوره داشت. مثلاً در کتاب «جامع مفیدی» که مولف آن «محمد مفیدی نجم الدین محمود هروی» از مستوفیان دربار شاه سلیمان صفوی است که کتاب خود را در 1077 هجری قمری تالیف کرده و در هندوستان وفات یافته و از مشاهیر و مورخین قرن یازدهم است درباره شهر « اسطخر» (استخر) (تخت جمشید) نوشته که مطالعه آن جالب است. «اسطخر از بلاد قدیمه فارس است و مشهور است که دارالملک حضرت سلیمان بوده و در بیرون آن شهر ابنیه عجیبه بسیار است و در شکاف کوهی که نزدیک به اصطخر است هیکلی (معبدی) ساختهاند و پیوسته بادبر آن هیکل میوزد و بنابراین کویند که سلیمان باد را د رآن هیکل حبس کرده است و عمارت چهل منار از غرائب روزگار است و بانی آن جمشید و هما دخت بهمن در زمان سلطنت خود عمارت بر آن افزود و اسکندر رومی که به فارس آمد و انهدام آن امر کرد (عمارت چهل منار نامی بود که در روزگار قدیم به تخت جمشید میگفتند، چون در آن زمان ستونهای تختجمشید در حدود چهل ستون بود و بدین سبب آن را چهل منار میگفتند) مورخین عرب معتقدند همانطور که قریش قبیلهای بلند همت بوده و میان اعراب صاحب اشتهار خاصی بودهاند. مردم پارس را قریش ایرانیان خواندهاند.
دانشمندان و شرق شناسانی که درباره پارس تحقیق کردهاند
1- پروفسور آرتور آربری a-arberry صاحب کتاب شیراز شهر اولیا و شعرای ایران
2- تاورنیه فرانسوی tavernier دارای سفرنامهای در قرن یازدهم هجری
3- شوالیه شاردن فرانسوی chardin سیاح دوره صفویه که سفرنامهای منتشر کردهاست.
4- سفرنامه پیترودلاواله pietro della valley سیاح ایتالیایی متوفی در 1652 میلادی که در 1621 میلادی به شیراز آمده و نخستین اروپایی است که مشاهدات خود ار از تخت جمشید و سایر جاها شرح دادهاست.
5- ویشار انگلیسی wisharکه در 1908 به ایران آمده و از فارس دیدن کرده در 1808 جمیس موریه انگلیسیmorier نیز از اقلیم پارس بازدید کرده است «لرد کروزن» lord curzonدر کتاب ایران و مسئله ایران که در اوایل قرن چهاردهم هجری (1892 میلادی) به ایران مسافرات کردهاست.
6- سفرنامه «هنریش بروگش» brugoch سفیر پادشاهی پروس و استاد دانشگاه بن در 1863
7- سفرنامه سرجان مالم سفیر انگلیس در ایران که جلد اول آن در 1880 منتشر شدهاست؟
8- سفرنامه کنت دوگوبینو سفیر فرانسه درباره ناصر الدین شاه صاحب کتاب سه سال در آسیا که در 1888 در پاریس چاپ شدهاست.
بالاخره سفرنامههای «ادوارد براون» ، «سردنیس راس» «کروالی ویلیلام» و ژنرال «سرپرسی سایکس» و سفرنامه ویلیام جاکسن امریکائی تنها کسی که با علی سامی مورخ و محقق اهل پارس معاشرت داشته، گریشمن خاورشناس معروف بود که مرحوم محمدتقی مصطفوی برای نوشتن کتاب اقلیم فارس علاوه بر استفاده از کتابهای نام برده از شرق شناسان اروپائی از آثار مورخین ایرانی و عرب نیز استفاده کرده و بالاتر از همه بهره گیری از آثار میرزا حسن فسائی متوفی 1316 هجری قمری دارای کتاب فارسنامه ناصری و کتاب آثار عجم نوشته میرزا نصیر فرصت الدوله شیرازی متوفی 1338 ه ق و مقالات علیاصغر حکمت و دکتر صادق رضا زاده شفق، قادر به نوشتن کتاب اقلیم فارس گردیده که تمام اطلاعات تاریخی از زمان ما قبل تاریخ تا دوران هخامنشی تا ساسانی و دوران اسلامی در آن موجود است و نگارنده نیز در تاریخ ساسانیان از آن سود جستهاست.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!