منو
 کاربر Online
700 کاربر online
 : تاریخ
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر دوره متوسطه 2 ستاره ها ارسال ها: 94   در :  سه شنبه 21 شهریور 1391 [07:03 ]
  بخش بیست و نهم (قسمت پنجم)
 

خراسان: خراسان را در تاریخ به عنوان خراسان بزرگ یاد کرده‌اند. خراسان بزرگ مخفف، (خوراستان) (خورآیان) به معنی سرزمین برآمدن خورشید است. در روزگار باستان از یک سو به آمودریا (جیحون) و از سوی دیگر به کوه‌های هندوکش منتهی می‌شد. مرزهای شرقی آن تا مرز طالقان افغانستان ( منظور طالقانی است که در افغانستان است نه طالقان ایران) گسترش داشت. ماوراءالنهر سیستان ( سجستان)، کهستان (قهستان)، سرزمین پارت‌ها و هرکان (گرگان)، اپرشهر (نیشابور) (ابرشهر)
در دوره ساسانی خراسان به قسمت‌های زیر تقسیم می‌شد،‌ مرزبانی مرو، بلخ، تخارستان، هرات، پوشنگ، بادغیس، سجستان، ماوراءالنهر که یک اسپاهبد یا پاذگوسپان آن را اداره می‌کرد. انوشیروان وقتی که به سلطنت رسید کشور را به چهار قسمت نمود به شرح زیر:
1- منطقه بزرگ اپاختر (ایالت شمالی) 2- خراسان (یعنی ایالت شرقی که سرزمین بزرگتری بود) 3- نیم روز (ایالت جنوبی) 4- خوروران (ایالت غربی) . در میان این ایالات، بزرگترین منطقه از کشور ایران ایالت خراسان بود. پاره‌ای از مورخین شرقی‌ترین منطقه خراسان را مرز چین می‌دانند و شمالی‌ترین نقطه آن بالای ماوراءالنهر یا ایران واج و غربی‌ترین نقطه آن را تا سمنان نوشته‌اند و جنوب آن همسایه هندوستان بوده و به عبارتی می‌توان گفت که پاکستان امروز و همه افغانستان از مناطق خراسان بزرگ بوده است. مهدی اخوان ثالت که خودش خراسانی است و معتقد نیست که حدود خراسان به بالا و پایین ماوراءالنهر می‌رسد. خراسان همان خراسانی است که با چین هم مرز است و ما باید به گفته فخرالدین اسعد، صاحب ویس و رامین استناد کنیم که می‌گوید: آن‌که از وی خور آسد، آن‌که از روی خور آید سوی ایران. این اقلیم دیگر ماوراء و مادون ندارد و شبیه یک قاره است و نباید حدود آن را با سیحون و جیحون معین کرد. سوزنی سمرقندی گفت: خاک خراسان و خاک مملکتی چین همچون دو پله است و به هم چسبیده، به عبارت دیگر مرز شرقی خراسان، خاک چین است.
__
خوارزم__: خوارزم در کتیبه داریوش، خوارزمیش آمده که همان خوارزم وخیوه است. و معنی آن سرزمین مشرق است که از مشرق به سغر و از مغرب به دریای کاسپین (خزر) و از شمال به جیحون و دریاچه آرال محدود بود و به همین مناسبت دریاچه آرال را به نام آن ایالت دریای خوارزم می‌گفتند. منطقه خوارزم بسیار وسیع است و امروز میان جمهوری‌های ازبکستان و ترکمنستان تقسیم شده‌است. شهرهای مهم آن عبارتند از گرگانج، اورگنج، زمخشر، خیوه، هزار اسب. در رزمان هخامنشان به آن خوراسمیا نیز گفته‌اند. فردوسی شاعر طوس و پدر اساطیر ایران، قدمت آن را به زمان کیخسرو می‌داند. اردشیر بابکان بعد از سلطه بر فارس و تصرف بین النهرین، عازم شمال گردید و خوارزم را تسخیر کرد.
__
خوزستان__: دشتی در جنوب شرقی ایران و مجاور میان رودان، همسایه لرستان بختیاری، ایلام، بوشهر. در زمان عیلامی‌ها به ترقی رو نهاد. در زمان آشوریانی پال پادشاه آستور، خوزستان منحصر به انزان (انشان) گردید و در زمان هخامنشیان به اوج پیشرفت رسید. در زمان ساسانیان جزو ولایت نیم روز (جنوب) بود. خوزستان را به مناسبت آن تولید شکر در آن قدمت چند هزار ساله دارد، شکرستان هم نوشته‌اند. شوش از مراکز مهم خوزستان بود که مورد توجه هخامنشیان بود. در زمان ساسانیان سد شادروان (سد قیصر) که شاپور اول به کمک ایران رومی ساخت. در زمان خوزستان سدهای بسیاری روی شعب رودخانه‌های مختلف ساخته‌اند. کارون مهم‌ترین رودیست که در خوزستان جاریست در زمان ناصرالدین شاه نام جدیدی به نام شهرستان ناصری به اهواز که مرکز خوزستان بود گذاردند. شوش (سوزیانا) در زمان هخامنشیان پایتخت زمستانی هخامنشیان بود.

دوشنبه: پایتخت تاجیکستان که اسم آن در دوره سلطه کمونیستها (استالین آباد) بود.

دیلمان: شهرستانی در نزدیکی سیاهکل درگیلان.

دیلم (دیلمان): قوم قدیمی در گیلان بیشتر در کوهستان‌های گیلان تا قزوین، حد فاصل سفید رود تاطبرستان.

دیلم: شهری بندری در جنوب در استان بوشهر.

رامهرمز: شهریست در خوزستان که در دوره ساسانیان هرمزد اردشیر می‌گفتند رامهرمز که بر سر راه اهواز و بهبهان است نیز علی‌آباد و قدیمی بوده است و مؤسس آن هرمز نواده اردشیر می باشد. یکی از جهات شهرت آن محل این است که جنگ قطعی آخری که سلسله اشکانیان را منقرض و بخت خاندان ساسانی را بلند نمود در این منطقه واقع شده است. رامهرمز زمانی از مناطق آباد دولت عیلام بوده‌است.

ری: چون از قدیم شنیده بودیم که خرابه‌های ری نزدیک طهران (تهران) است و این شهر مدت‌های مدید مرکز حکومت بوده‌است و چون حق شهر ری باستان به خوبی ادا نشده در این فرهنگنامه به ری توجه بیشتری می‌کنیم. اگر به کتاب پرارزش پایتخت‌های ایران که از جانب سازمان میراث فرهنگی در 1374 منتشر شده و آقای محمد یوسف کیانی از نظریات 22 نفر از مورخین و باستان‌شناسان نامی زیر نظر دکتر باستانی پاریزی سال‌ها تحقیق نموده‌اند، سود جسته‌ایم، از این نظر به ری و تاریخچه آن توجه بیشتری می‌نماییم.
شهرستانری در نسخه‌های یونانی، در اوستا و کتیبه بیستون کرمانشاه با نام‌های چون راگا (Raga)، رغه ری اردشیر و ری شهر نامیده شده‌است. در روزگاران پیش از میلاد ورامین، چشمه علی، قیطریه تهران، از مراکز تمدنی بخش از فلات مرکزی ایران به شمار می‌آمد و همه این نقاط جزئی از ری بوده‌است.
ری بخشی از تکامل تاریخ و فرهنگ در سرزمین ایران است و یکی از کهن‌ترین زیستگاه‌ها و مرکزیت آن در سر راه شرق و غرب ایران و جهان است که تداوم تاریخی آن تا به امروز مشاهده می‌شود. سرزمین ری به علت ویژگی‌های جغرافیایی خود با وجود زلزله‌هایی که در آن نقاط اتفاق افتاده‌ از بین نرفته و متروک نشده‌است. قدیمی‌ترین آثار بدست آمده مربوط به هزاره ششم قبل از میلاد است که از قیطریه تا چمشه علی در درون خاک کشف نموده‌اند.

اریک اشمیت (E-sehmidt) در فاصله‌های 1936-1934 تپه‌های ری را کاوش نمود و سفا کینه‌هایی درمنطقه چشمه علی که مربوط به هزاره چهارم قبل از میلاد بوده کشف نموده است. از دوره مادها که شاخه‌ای از آریایی‌ها محسوب می‌شوند، مرز اصلی پادشاهان ماد در خاورشهر کنونی ری بوده. در آن زمان ری جزئی از حاکم نشین اصفهان بوده است. مورخین یونانی می نویسند که راگا آنقدر آباد بوده است که در محدوده آن دو هزار روستا وجود داشته است. کلمه راگا که در سنگ نوشته بیستون وجود دارد در زبان یونانی به معنی شکستن و زمین لرزه است. نخستین زمین لزره در قرن چهارم قبل از میلاد ری ثبت شده‌است که منطقه ری را ویران کرده‌است. بعداً در 350ق م ری دچار آن‌چنان زمین لرزه مهیبی شد که زمین‌ها پاره پاره شد و روستای بسیاری ویران شده و مسیر روخانه‌ها تغییر کرد. اسکندر مقدونی درمسیر حرکت خود در سال 330 ق م از این شهر گذر کرد و مردم شهر ری به نیروهای اسکندر پیوستند و سبب فروپاشی دولت هخامنشی گردید. در زمان سلوکوس اول پادشاه سلوکی راگا بازسازی شد و تبدیل به یکی از مراکز نظامی ایران گردید.در دوره اشک اول پادشاه اشکانی «ری» محل اقامتگاه او شد و تبدیل به پایتخت گردید. در آن زمان شهر ری را ارشکیه نام نهادند که به نام بنیانگذار این شهر به عنوان پایتخت بود. ری بعد ار آن که اشکانیان بر ایران مسلط شدند، در فصل بهار اقامتگاه آنان گردید. در چشمه علی نیایشگاه‌هایی از دوره اشکانی کشف گردیده و سفالینه‌هایی به رنگ‌های آبی و سبز بدست آمده است این سفالینه‌ها لعاب‌های بسیار ظریفی بودند.. مهرداد دوم سکه‌هایی را ضرب کرد که نام راگا روی آن حک شده‌بود. در شهر ری در زمان اشکانیان برای گرامی‌ داشت، اهورامزدا، مهر و ناهید، نیایشگاه‌هایی بر پا کرده بودند. ری محل نبرد اردوان پنجم و اردشیر بایکان بوده‌است. نیایشگاه‌های ری نزدیک محل فعلی بی‌بی شهر بانو بوده‌است.


ری از دوره ساسانیان تا طهران
ری در دوره اشکانی پس از استیلای ساسانیان بر طبق رسوم ساسانیان که آثار دوره اشکانی را از بین می‌بردند دچار خرابی‌های زیادی گردید. سیاحان و جهانگردان از قبیل موریه که در 1810 در حومه چشمه علی و بی‌بی شهربانو به تفحص پرداخته می‌نویسد که آثار دوره ساسانی به ویژه نقش برجسته‌ای از یک شاهزاده ساسانی بود در حالی که سوار بر اسبی بوده و نیزه‌ای به دست داشته وجود داشته است که فتحعلی شاه قاجار دستور می‌دهد که آن را از میان برده و به جای آن نقشی از فتحعلی شاه را ایجاد می‌کنند. آثار دوره ساسانی را بیشتر از ورامین، امین‌آباد و فیروزآباد پیدا کرده‌اند. وی را در دوره ساسانی رام فیروز می‌گفتند. در دوره ساسانی خانواده مهران از خانواده‌های بزرگ ساسانی مرزبان ری بوده و بهرام چوبین از این خانواده در ری فرمانروایی داشته است.

  امتیاز: 0.00