یونان شبه جزیرهای در منطقه بالکان است در روزگار باستان مناطق مه آن عبارت بودند از شبه جزیره «پلوپونزس» که قوم اسپارت در آن جا حکومت داشت. منطقه مهم دیگر در محل اتصال شبه جزیره پلوپونزس با خاک اصلی یونان است که در کنار تنگه ماراتن قرار دارد و شهر باستانی آتن در آن جا واقع است و در شمال این منطقه مقدونیه و کوه اولمپ واقع است که برای یونانیها به سبب اجرای مسابقات ورزشی از اهمیت خاصی برخوردار بود. از طرف دیگر در شرق آناطولیا (آسیای صغیر) (ترکیه فعلی ) در کنار دریای اژه شهرهای مهاجرنشین یونانی «پرگام »، «میله» «افسوس»، «کلوفون» و «تروا» از همه بیشتر مشهورند. روایات قدیمی تاکید بر این نکته دارد که تمدن یونانی، در نتیجه وجود تمدنی بسیار مترقی در جزیره کرت به وجود آمده و این تمدن به تدریج به یونان رسوخ کرده است .اما به طور کلی باید گفت که یونانیها قومی هستند آریا نژاد که با ایرانی های ماد و هخامنشی و سفید پوستان هند از یک ریشه و نژاد هستند. ایرانیها چون اولین بار با مردم «ایونی» (ioni) که مهاجرین ساکن در آسیای صغیر بودند ارتباط حاصل کردند، ایشان را یونانی و کشورشان را یونان گفتهاند. اهالی یونان کشور خویش را «هلاد» (hellade) و سکنه آن را «هلن» (hellen) میگویند لیکن این دو اسم امروز در اروپا و امریکا تا حدودی معمول نیست بلکه اسمی که رومیها به این ناحیه دادهاند مورد استعمال اروپائیان و ملل غربی قرار گرفتهاست. رومیها اولین بار دستهای از یونانیهایی روبرو شدند که «گرک» (gerecs) نام داشته اند و از این جهت کشور یونان به «گریس» (Greece) معروف شدند و اما باید دانست که اقوام عدیدهای چون ایونیها (Ionian) «آخهایها» (achaean) و«دورینها» (dorians) بودند که از 2000 سال ق م به شبه جزیره یونان و جزایر دریای اژه آسیای صغیر مهاجرت کردهاند و تمدن یونانی حاصل کوشش آنهاست ولی یونانیها همانطور که قبلاً نوشتیم، بخش عظیم دستاوردهای فکری و فرهنگی خود را از جزیره کرت و تمدن «اژه ای» و بالاخره آسیای صغیر به ویژه منطقه «تروا» (troya) که در جنوب تنگه داردانل بود بدست آوردهاند. جزیره کرت (crete) ما در تمدن یونانی است. تمدن کرت در 16 قرن ق م در اوج شکوفائی بود (پادشاه آنها مینوس) (minos) جزء پادشاهان کاهن (priest-king) بود. در روایات یونانی اسطورهای است که «زئوس» (zeus) خدای خدایان یونان در غاری در جزیره کرت متولد شده و شهر «کنوسوس» (knosos) را که «نوسوس» هم تلفظ می کنند چند هزار سال قبل از آتن صاحب اعتبار ویژهای در مدیترانه بودهاست. در یونان حکومت به شیوه مردم سالاری (دمکراسی) بود و این کشور از دولت شهرهای متفاوتی که در اصطلاح یونانی (متروپلیس) (metropolis) خوانده میشد تشکیل میگردید که به زبان انگلیس امروزی (city0state) گفته میشود تشکیل میگردید. دولت شهرهای مهم در یونان عبارت بودند از «آتن» (athen) «اسپارت» (spart) و «تب» (thebes) و اما درباره تمدن یونان و ایران باید گفت که آسیای صغیر و آناطولی خط ارتباطی یونانیها و ایرانیها از دوره مادها، هخامنشیها به بعد بود. بیشتر دانشمندان و فلاسفهای که با ملیت یونانی میشناسیم از راه آسیای صغیر به ایران و هند مسافرت کردهاند مانند فیثاغورس پدر علم ریاضی که به ایران و هند و مصر سفر کرد و حاصل این سفر فراگرفتن ریاضیات و عرفان هندی بود. افلاطون نیز در بیشتر رسائل خود از تمدن و فرهنگ ایرانیان آن دوره بحثهایی را عنوان نموده و حتی آئین زرتشت مطلع بودهاست. مناطق مهم آسیای صغیر که در زمان هخامنشیان محل تلاقی تمدنهای ایرانی و هلنی (یونانی) بود عبارت بودند از:
کشور لودیه (لیدی) در غرب آسیای صغیر که مرکز آن شهر «سارد» (sard) بود و بعد از آن کروزس فرمانروای آن منطقه از کوروش بزرگ شکست خورد جز ساتراپی های ایران هخامنشی درآمد. قوم «هیتی» (hitti) که هندو اروپائی و آریائی بودند و در منطقه «بغازکوی» (boghaz keui) در شرق آنکارا مقر آنها بوده و تمدن درخشانی در آسیای صغیر به وجود آوردند واسطه ارتباط تمدن ایرانی و هلنی (یونانی) بودند و خط آنها هم مانند ایرانیان باستان میخی بود. لوحهای که از هیتیها به دست آمده ارتباط زبانی اقوام هند و اروپائی را به خوبی نشان میدهد مثلاً واژه آب به زبان هیتی «vadar» به یونانی «hudor» که به انگلیسی«water» می باشد بسیار به هم نزدیک هستند. شهرها و مناطق دیگر آسیای صغیر مانند منطقه «یونیه» (ایونی) (ioni) د رغرب آسیای صغیر و شهرهای نزدیک آن مانند شهر «افسوس» (epheses)،«بندرمیله» (millet) جزیره«ساموس» (samos) و«هالیکارناس» (halicarnas) حلقه های ارتباطی بین ایران و یونان را تشکیل می دادند .علاوه بر آن ها مناطق «کی لی کیا» (cilicia) در شرق آسیای صغیر ، «فریگیه» (phrygia) در حوزه رود هالیس و بالاخره «کاپادوکیه» در ساحل دریای سیاه از ساتراپی های ایران بودند که حامرل فرهنگ و تمدن ایرانی به سرزمین یونان بود. فلاسفهای که نام آنها در زیر از مد نظر خوانندگان میگذرد همگی در آسیای صغیر متولد شده اند مانند«طالس» (thales) متولد بندر میلت، «کسنوفانس»(xenopanes) متولد کولوفون در آسیای صغیر، فیثاغورس (پیتاگوراس) (Pythagoras) متولد جزیره ساموس، که برای تکمیل دانش ریاضی خود به ایران سفر کرد.
«آناکسیماندر» (anaximander) متولد بندر میلت در ایونی، «آناکسی منس» (anaximenes) متولد بندر میلت، «هراکلیت» (هراکلیتوس) (heraclitus) متولد افسوس (ephesos) «آناکساگوراس» (Anaxagoras) متولد کلازومنه در ایونی، «هراکلیدس» (heraclides)متولد بندر پونتوس در آسیای صغیر در ساحل دریای سیاه «دیوجانس» (دیوژن) (diogenes) متولد بندر سینوپ در آسیای صغیر در کنار دریای سیاه این دانشمندان و فیلسوفان که از آنان نامبردیم درباره خواص آب، آتش، خاک و هوا تحقیق نموده و کلیه نظریان آنان برگزفته شده از آراء ایرانیان دوره هخامنشی و قبل از آن است فرهنگ توجه به آتش بر اثر روشنی بخشی آن و اعتقاد به «مهر» (میترا) (رب النوع خورشید و روشنایی) و مورد توجه قراردادن «آب» به صورت الهه آب (آناهیتا) (ناهید) از ایران به یونان و سپس روم و اروپا رفت طوری که تولد مهر را با مسیح یکی دانستند.
در میان این فلاسفه هراکلیتوس به ایران هم سفر کرده و گزنفون فیلسوف و مورخ یونانی هم مدتی به اتفاق کوروش صغیر برادر اردشیر دوم در طی یک سفر جنگی به ایران آمد و درباره اوضاع تاریخی و اجتماعی ایران تحقیق نمود. از همه مهمتر نقش معماران و حجاران آسیای صغیر است در ساختن بناهای تاریخی تخت جمشید و شوش که داریوش در سنگ نوشتههای خود نام کلیه ایالات آسیای صغیر و افرادی که جهت بنای پرسپولیس و ابنیه مهم شوش نقش داشته اند می آورد. آنهایی که فقط یونان را خاستگاه (orgin) علم و فلسفه میدانند باید بدانند که تاریخ تمدن بشر نشان دادهاست که یونان باستان از سرچشمه های بزرگی سیراب شده است .تا توانسته است به صورت خواستگاه فرهنگ و فلسفه بشر در آید. آسیای صغیر که از چندین ساتراپ ایران محسوب میشد، یکی از سرچشمههای (commencement) مهم که تعامل فرهنگی (cultural interaction) بین تمدن اژهای از یک طرف و تمدنهای ایرانی و هندی از طرف دیگر در آنجا صورت گرفته است. از جانب دیگر فرهنگ و تمدن بین النهرین و فینیقیه و مصر نیز از طریق جزیره «کرت» به یونان نفوذ کرده است .از نتایج تلاقی تمدن آسیای صغیر با تمدن های بین النهرین و فینیقیه و مصر در آتن، پایه فرهنگ و تمدن غرب ریختهشد. بی جهت نیست که «رابرت روزل پالمر» مورخ امریکایی در کتاب تاریخ جهان مینویسد: «به هیچ وجه اروپائیان را نمیتوان طلایه داران تمدن بشری محسوب داشت .زمان یکه د رمصر اهرام بنا میگردیده اروپائیان قدرت ساختن چیزی جز تل های عظیم زباله نداشتند. بالاخره میتوان از این نظر آسیای صغیر را یکی از سرچشمه های تمدن غرب دانست. «برتراندراسل» در تاریخ فلسفه غرب، وقتی درباره تاثیر یکی از فلاسفه آسیای صغیر در تمدن بشری چون فیثاغورس بحث میکند، میگوید: «دین تعقلی از زمان فیثاغورس تا کنون متاثر از ریاضیات و اسلوب ریاضی او بودهاست. اگر فیثاغورس نمیبود، مسیحیان عیسی علیهالسلام را نمیشناختند اگر او نمی بود، حکمای الهی در پی دلایل منطقی وجود خدا و جاودانگی نمیگشتند.
معرفی یک سنت یونانی که تاکنون در جهان باقی است
یونانیها چون برای شمردن سالها و نگه داشتن تاریخ حوادث مهم تقویم نداشتند، در هر چهار سال یک بار در محل «المپی» (olympie) به افتخار خدایان مسابقاتی ترتیب میدادند. فاصله دو بازی «المپیک» را «المپیاد» (Olympiad) مینامیدند. اولین بازی «المپیک» (Olympic) در 776 ق م انجام شد و این روز مبدا تاریخ یونانیها گردید.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!