خلاقیت، حاصل رهایی از خود، از احتیاط کاری ها و قید وبندهای سنتی است .ارزش چنین خلاقیتی محدود، اما کافی نیست ، زیرا مغز انسان به طور طبیعی برای خلاق بودن ساخته نشده است و از این رو، آزاد کردن مغز از قید و بندها ، فقط موجب می شود که مغز کمی خلاق تر بشود . با این همه باید گفت که دگر گونی فرهنگی در یک سازمان می تواند به نتایج ارزشمند خلاقه ای برسد . اگر خلاقیت نوعی بازی و سرگرمی به نظر آید که مدیریت سازمان هم بر آن صحه می نهد و ارزش می گذارد ، آن وقت افراد آن سازمان ، شروع به خلاق تر کردن خود می کنند .
وقتی مدیر اجرایی در سازمانی ، اعتقاد قوی وقاطعی به خلاقیت نشان می دهد، فرهنگ آن سازمان می تواند به سرعت تغییر یابد .شاید هم این تماماً رهایی از قید و بندها نباشد اما تقدیر سریعی از ارزش ها و بازی و سازکارهای نوین به عمل می آید .رهایی به معنی از بین بردن قید وبندها ، ترس از خطا کردن، یا ترس از مسخره شدن است که در بخش مربوط به تصورات غلط درباره ی خلاقیت به آن پرداخته شده است . رهایی از ترس ها و قید وبندها بخش مهمی از خلاقیت است اما این کار صرفاً فقط مرحله ای بسیار ابتدایی است وکافی نیست.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!