اگر شما بخواهید یک مطلب را یاد بدهید یا یاد بگیرید ، یا این که یک مساله را بخواهید حل کنید،یکی از بهترین راه های آن این است که امور را با یکدیگر مقایسه کنید مانند اموری که با همدیگر مشابهت ندارند یا ارتباط آن ها نامعلوم است و مقایسه ی آن ها با امور و پدیده هایی که قابل درک و شناخته شده هستند . مابه این روش ، روش قیاس و شباهت می گوییم به این معنا که یک چیز مشترک بین پدیده ها یا امور را پیدا می کنیم که تا حدی شبیه آن ایده یا مساله ی ما باشند و آن شباهت را شفاف سازی می کنیم و سعی می کنیم آن را دقیقاً معلوم و هویدا نماییم . در استعاره و مجاز نیز صفات یا کیفیات امور و پدیده ها را در نظر می گیریم و می خواهیم ببینیم که آن ها چه ایده ها و تفکرات خلاقی را می تواند به ما بازگو کنند و این استعاره ها می توانند به وارسی یا آزمایش ما کمک موثری کنند . از این رو وقتی که چندین موضوع مشترک بین استعاره و مجازها را پیدا کردیم در آن هنگام ،مناظر جدید و بدیعی پیش روی ما باز خواهند شد و این موضوع موجب رشد و تفکر خلاق در ذهن ما می شود . بیایید یک مثال را در این خصوص بررسی کنیم .
طرح سوال : راه بهتری را برای رانندگی در هوای مه آلود پیدا کنید
قیاس و تشابه ها:رانندگی در مه مانند این است که یک فرد نزدیک بین بخواهد راهش را پیدا کند و اطرافش را ببیند .سوال دیگری پیش می آید : او چگونه این کار را انجام می دهد ؟ پاسخ این است که او با دست های خود اطراف را لمس می کند، به اطراف خود نگاه می کند ، از عینک استفاده می کند ، یک عصا یا یک چوب را برای پیدا کردن راه خود به کار می برد ، از دیگران در مورد مسیرش سوال می کند و...
ایده ها در این مورد چه هستند؟ برای تشخیص بهتر می باید به اطراف دست کشید و از لمس کردن استفاده کرد – از سیستم راداری استفاده می کنیم – چراغ های مه شکن یا سایر حس گرها را به کار ببریم ، یک وسیله برای بینایی و دید شب استفاده کنیم ..
قیا های دیگر برای همان مساله
این وضعیت مانند این است که یک مسافر یا گردشگر در یک کشور غریب سعی داشته باشد که برای ییدا کردن راه و مسیر خود یا مکان هایی که می خواهد به آنجا برسد تلاش هایی می کند و از این رو باید به نکاتی توجه کند مثلاً به علایم راهنمایی و رانندگی و تابلوها نگاه کند ، از ایستگاه ها یا برنامه های رادیویی که مخصوص گردشگران پخش می شود استفاده نماید یا آهسته و بی این که شتابی داشته باشد، از دیگران راه ها و مسیرها را بپرسد یا از کتاب راهنمای محلی استفاده کند و برای این که بتواند در آنجا حرف بزند ، از لغت نامه ی زبان آن کشور بهره ببرد و غیره ... حال سوال این است که این مساله به چه چیز شباهت دارد ؟
اگر فکر کنیم می بینیم که این گردشگر مانند همان فردی است که د رمه قراردارد و از این رو این ایده به نظر می رسد که آیا بهتر نیست که د رماشین یا در دست فرد، یک سیستم الکترونیکی راهنما داشته باشیم و آن را طراحی کنیم ؟
حتی در افکار معمولی و مرسومی که اغلب به ذهن ما می رسند چیزهای خوبی وجود دارند که می توانند با استفاده از شباهت ها و قیاس و غیره ... مانند یک زنجیر به هم پیوسته عمل کنند ولی البته باید بدانیم که قیاس ها و شباهت های جدید قطعاً کارآمدتر هستند مثلاً فنجان داغ چای ، چه چیزی را به ذهن متبادر می کند؟ ... این فنجان یک شی داغ است ، جنس آن محکم است ، تمییز و شفاف است لبه دار است ، خوش بو می باشد و... بنابراین سعی کنید شباهت های جدیدتری را در این ارتباط کشف کنید و هم چنین برا ی موارد ذیل حد اقل 4 شباهت را شرح دهید:
مطالع کردن – رانندگی کردن – به کار بردن کامپیوتر – آموزش دادن ...
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامه‌ريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!